سامان یاسین هنرمند معترض و زندانی سیاسی خاطره ای از جریان اعدام جاوید نام محسن شکاری نوشت

خاطره #سامان_یاسین از جاوید نام #محسن_شکاری :روزی که با محسن به همدیگه دستبند و پابند شدیم و ما رو به‌خاطر اجرای حکم از وزارت اطلاعات به #زندان_رجایی‌شهر منتقل کردند، محسن مدام به من دلداری میداد که “نگران نباش ما #اعدام نمیشم حکم وحشته میخان مارو بترسونن: اما چند روز بعد، تو زندان رجایی‌شهر، صدایمون زدن که بریم افسر نگهبانی. وقتی رسیدیم، گفتن:تو برو تو بند،فقط محسن تنها بیاد.” پرسیدم: “محسن رو کجا می‌برید؟” گفتن: “بازجویی‌هاش مونده، برش می‌گردونیم.”
اما روز بعد، وقتی تلویزیون رو دیدم، خبر اعدامش رو اعلام کردن. محسن، رفیق عزیزم، اعدام شده بود و دیگه هرگز ندیدمش.کاش بیشتر بغلش می‌کردم،کاش انقدر باهاش صمیمی نبودم.کاش این همه باهام درد و دل نمی‌کردی.
ثانیه‌به‌ثانیه محسن جلوی چشمامه. تو رفتی،ولی خاطراتت هنوز باهامه،عزیز دل من.

قانون اساسی :
اصل ۲۲-رعایت حقوق ذاتی و شهروندی
اصل۳۴-رعایت حقوق انسانی توسط قانون

اعلامیه جهانی حقوق بشر :
ماده ۳-حق حیات برای همه
ماده ۸- رعایت حقوق انسانی توسط قانون
ماده ۲۲-حق امنیت اجتماعی فرهنگی مالی

کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
#مهسا_امینی
#vvmiran
@baschariyat
#MahsaAmini

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس پست الکترونیکی شما منتشر نمی‌شود.

Social media & sharing icons powered by UltimatelySocial